✅چگونه بچه هایی راكه تمایلی به مهد كودك ندارند ، متقاعد كنیم؟
در این مورد والدین نباید انعطاف داشته باشند . چرا كه اگر كودك بفهمد می تواند هر وقت كه نخواست از رفتن به
مهد كودك امتناع كند، دیگر قاطعیت و نفوذ شما از بین خواهد رفت . در حقیقت این كودك است كه شما را تربیت
می كند و فرمان می دهد . اما بهتر است از قبل ، برایش مشخص كنید كه او” باید” با شما همكاری كند و اگر به
مهد نرود ، مثلاً تنها می ماند . در روزهای نخست ورود كودك به مهد ، والدین باید به هر ترتیب كه شده از غیبت
او خودداری كنند تا به تدریج،كودك با همه برنامه های آنجا آشنا شود و كم كم رابطه عاطفی با دوستانش پیدا كند.
چه شاغل باشید و چه نباشید، یکی از اهداف همه پدر و مادرها از جمله شما از فرستادن کودکتان به مهد آن است
که او شرایطی متفاوت از خانه را تجربه کند و رشد شناختی و اجتماعی بیشتری پیدا کند. حالا اگر در برابر رفتن
به مهد به او باج بدهید، نه تنها به رشد او کمک نکرده اید بلکه شیوه ای برای به کرسی نشاندن تقاضاهای معقول و
نامعقول حال و آینده را به او یاد داده اید.
✅روانشناسان، کودکانی را که به مهد کودک میروند به سه دسته تقسیم میکنند:
دسته اول
آنهایی هستند که در همان بدو ورود به مهد، بی تابی و بی قراری میکنند تا جایی که پدرو مادرشان احساس گناه
میکنند.
دسته دوم
کودکانی هستند که در بدو ورود به مهد، برخورد خوب و خوشایندی دارند اما یکی دو ماه بعد، بی تابی
کردن را شروع میکنند.
دسته سوم
کودکانی هستند که در ابتدا برخورد خوبی دارند و تا آخر هم آن را ادامه میدهند. البته یک گروه از
کودکان را هم باید به این جمع اضافه کرد؛ آنهایی که اساساً نمیخواهند کنار بیایند و همیشه بی تابی میکنند.
درباره این کودکان باید گفت این چسبندگی بیمارگونه به والدین، نشان از اختلال در الگوی ارتباطی درون خانواده
دارد که باید درمان شود. گاهی در مراجعه به ما متوجه میشویم که اصلاً کودک مشکلی ندارد و این والدین هستند
که دچار مشکلاند. گاهی هم مادر نگذاشته بچه به خودمختاری برسد.
متقاعد کردن کودکان
📝تحمل کنید تا عادت کنند
باید رفتار بچههایی که با سروصدا وارد مهد میشوند را تحمل کرد و به آنها این اطمینان خاطر را داد که مهد
محیط امنی است و تو باید آن را بپذیری. حتی ممکن است بچهها تمارض کنند، اما والدین نباید به هیچ وجه کوتاه
بیایند. درباره بچههایی هم که محیط مهد را راحت میپذیرند اما بعد از چند ماه مقاومت میکنند، باید گفت در چنین
شرایطی والدین تصور میکنند حتماً اتفاق ناخوشایندی در آنجا رخ داده است که بچه چنین واکنشی نشان میدهد،
اما در بیشتر مواقع، واقعیت این است که محیط در ابتدا برای بچه جذابیت داشته اما هم اکنون که متوجه شده ورود
به اینجا همیشگی است و او را در چارچوب قرار میدهد، دیگر نمیخواهد به آنجا برود.
در این موقعیت والدین اصلاً نباید احساس گناه کنند و البته باید از آنچه در مهد میگذرد، مطلع باشند.
✅روانشناس درباره بهترین زمان فرستادن کودکان به مهد کودک میگوید:
از نظر روانی بهتر است بچهها را وقتی راهی مهد کنیم که حرف میزنند و کنترل شرایط بهداشتی خود را
دارند.به هیچ وجه بچهها را با هم مقایسه نکنید و بدانید که مهدکودک ضروری، واجب و سازنده است؛ مکانی
نیست که فقط مثل دایه بچهها را نگه دارد.
متقاعد کردن کودکان
✅خانه دارها هم بچهها را به مهد کودک بفرستند:
گاهی اطرافیان، مادران خانه داری را که فرزندان خود را به مهد کودک میفرستند، سرزنش میکنند. در حالی
که همه بچهها باید وارد مهد شوند تا آموزش اولیه درسهای زندگی را بیاموزند. مادر از این که فرزند خود را
راهی مهد میکند به هیچ وجه نباید احساس گناه کند. کودک اگر برای رفتن به مهد ناراحتی و بی قراری میکند،
در واقع نخستین درس ناکامی را میگیرد و زندگی پر از ناکامیهای بزرگ است که او را برای روبه رویی با
آنها باید آماده کرد.
✅ سن مناسب برای رفتن به مهدکودک :
برخی اوقات پدر و مادرها، در این که چه سنی برای ورود فرزندشان به مهد کودک مناسب تر است دچار تردید
میشوند، برخی هم ناچارند علی رغم میل باطنی خود فرزندشان را از ۶ ماهگی به مهد کودکها بسپارند، برخی
خانوادهها نیز اساساً با فرستادن فرزندشان به مهد کودک و آمادگی مخالف هستند.
«از نظر علمی و روانشناسی بهتر است کودکان تا پایان دوسالگی در محیط خانواده و نزد والدین خود باشند،
زیرا احساس امنیت روانی اولیه و وابستگیهای عاطفی باید به صورت صحیح و طبیعی در خانواده شکل بگیرد،
در واقع کودک در این سن بشدت دلبسته والدین خود بوده و اگر قبل از پایان دو سالگی روانه این مراکز شود،
سبک دلبستگی او غیر ایمن شده و ناخواسته، زمینه ایجاد مشکلات عاطفی برای او ایجاد میشود.»
متقاعد کردن کودکان
✅آموزشهای قبل از دبستان برای جامعه پذیری کودک بسیار ضروری است،
«از آنجایی که کودک از سن دو سالگی به بعد نیازمند تجربههای اجتماعی است، ورود به مهد کودک و
آموزشهای پیش از دبستان آن هم در کنار گروه همسالان، ضمن تقویت زمینههای حسی – حرکتی و یادگیری
مهارتهای اجتماعی همچون خودیاری به طور چشمگیری منجر به رشد اجتماعی کودک میشود تا جایی که در
فاصله سنی بین ۴ تا ۶ سالگی، با آموزش بازیهای اجتماعی، کودک به طور رسمی مهارتهایی همچون نحوه
ارتباط با همنوعان، قدرت تفکر، درک کردن، تفهیم، همیاری، مساعدت، همکاری و … را آموخته و نهایتاً به
راحتی وارد زندگی اجتماعی خواهد شد.»
✅نقش مهم گروه همسالان در الگوپذیری کودکان :
«آموزش مهارتها و انتقال آن به کودکان در کنار همسالان رخ میدهد»
کودکان از طریق سرمشق دهی و سرمشق گیری در مورد اعمالی که قابل تقلید است و با ارزشیابی فعالیت های
یکدیگر و بازخوردی که به یکدیگر می دهند در یکدیگر تأثیر می گذارند. کودکان بسیاری از مهارت های
اجتماعی را از طریق کنش متقابل یکدیگر یاد می گیرند. آنها می آموزند که چگونه چیزی بدهند و چیزی بگیرند،
در فعالیت های دسته جمعی شرکت کنند، از جنب و جوش و تماشای بازی دیگران لذت ببرند، احساسات دیگران
را درک کنند، توانایی های خود را ارزیابی کنند، اعتماد به نفس پیدا نمایند و به تدریج از خانواده مستقل شوند و
سرانجام با جامعه سازگار شوند.
به عبارتی کودکان در اجتماع و از طریق بازی با گروه همسالان خود با آموزههایی همچون یادگیری زبان، درک
مفاهیم کلامی و غیر کلامی، نحوه ارتباط با دیگران، کمک کردن به همنوعان خود و… به صورت هدفمند و
گروهی آشنا شده و نهایتاً به رشد اجتماعی میرسند.»